4- چنانچه موکل در زندان باشد، رئیس زندان یا معاون وی باید امضا یا اثر انگشت او را تصدیق نمایند. تبصره ۱- اشاره به شمارههای یاد شده در این ماده بدون ذکر موضوع آن تصریح محسوب نمیشود. نایب السلطنه را در دوره صفویان «وکیل» میگفتند و عنوان «وکیل الرعایا» هم از همینجا برخاسته است.
- اگر جلسه مقرر برای اخذ توضیح از وکیل مزبور تعیین نشده باشد و دادگاه نیاز به اخذ توضیح خاصی از وکیل متوفی یا معزول یا مصطفی یا ممنوع یا غیره نداشته باشد دادرسی به تاخیر نمی افتد هر چند وقت دادرسی به موکل او ابلاغ نشده باشد.
- بسیاری از امور حساس همانند نقل و انتقال اموال غیر روایت شده تنها با داشتن وکالتنامه رسمی شدنی است و با وکالتنامه غیررسمی و عادی امکانپذیر نمیباشد.
- در مواردی که دعوایی کیفری جریان داشته و علیرغم ضروری بودن حضور وکیل، در دادرسی و محاکمات، به دلیل امتناع متهم از اخذ وکیل و یا نداشتن بضاعت مالی برای این کار، وکیلی برای دفاع از متهم وارد پرونده نشدهاست که در این صورت به تشخیص دادگاه، از بین وکلای دادگستری وکیل رایگان برای او گرفته میشود.
- به طور مثال در وکالت فروش، نماینده حقوقی از طرف موکل اجازه مییابد که مال مشخص شده در وکالتنامه را بفروشد و در صورت وجود اختیار ثمن معامله یا همان مبلغ مال فروخته شده را دریافت نماید و یا در وکالت طلاق، زن از طرف شوهر خود وکیل میگردد تا خود را مطلقه نماید.
- ولی با وکالت تنظیمی در دفترهای اسناد رسمی نمی توان از سوی فرد حقیقی و یا حقوقی مستقیماً به دادسراها و دادگاه ها رجوع و موضوع وکالت را انجام داد.
برای اطلاع از میزان حق الوکاله وکیل مقاله تهیه شده در این رابطه را می توانید مطالعه نمایید. عبارت اعتراض به رای تمام طرق اعتراض به رای را در بر میگیرد مانند اعتراض به رای غیابی، اعتراض ثالث، اعتراض به رد دادخواست به دلیل نقص دادخواست صادر شده است، اعتراض به قرار تامین خواسته. وکیل به معنای حقیقی نباید اجیر موکل باشد و باید بتواند در راستای حقیقت گام بردارد. تعصب بیجا و فاصله نگرفتن از موضوع سبب می گردد که اشخاص در بیان مطالب خود دچار مشکلات عدیدهای شوند. اگر بنا به هر دلیلی وکیل، خسارتی به موکل وارد کند، می بایست مسئولیت خود را پذیرفته و خسارت های وارده را جبران کند.
وکیل مدافع
علاوه بر مسئله تخصص و دانش حرفه ای ، برخورداری از صلاحیت های اخلاقی توسط وکلا ضروری است . فرض بر این است که وکلای دارای پروانه سوگند خورده اند که شرافت و اخلاق را در حیطه کاری خود رعایت دارند ؛ بنابراین قطعا هستند وکلایی که هرگز وجدان کاری را قربانی منافع شخصی خود نکرده و به بهترین وجهی از موکل خود دفاع کرده و برای عدالت و کشف حقیقت در پرونده کوشاتر هستند . عامل بسیار مهم دیگری که روی این موضوع تاثیرگذار است نوع خدماتی است که شما از این وکلا دریافت میکنید.
جرایم کیفری مالی
اشخاصی که توان مالی پرداخت حق الوکاله جهت اعطای وکالت در دفاع و پیگری پرونده را ندارند و یا اشخاصی که صرفاً قصد اطلاع حقوقی از روند دادرسی و بررسی پرونده را دارند می توانند با اعطای وکالت در مطالعه پرونده به وکیل دادگستری از مزایای این نوع وکالت بهره مند شوند. به تمامی افرادی که در رابطه با اجرای قانون پنج ساله سوم توسعه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور از مرکز امور کارشناسان قوه قضائیه و مشاورین حقوقی پروانه وکالت اخذ کرده اند وکیل قوه قضائیه می گویند. از این رو کسانی که قدرت پرداخت حق الوکاله ندارند می توانند از کانون وکلا یا هیئت اجرایی ماده 2 آیین نامه اجرایی ماده 187 و یا از روسای حوزه قضایی تقاضای وکیل معاضدتی نمایند به این شرط که دعوی واقعی بوده و راجع به شخص متقاضی باشد.
وکالت چیست؟
موضوع وکیل تسخیری در مبحث دعاوی کیفری مطرح می شود، به این صورت که در موارد محاکماتی و دادرسی، متهم به دلیل عدم بضاعت مالی و هر دلیلی از اخذ وکیل امتناع می کند. طبق تعریف ارائه شده در ماده ۶۵۶ قانون مدنی، وکالت عقدی است که به موجب آن، یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود مینماید. شغل وکالت کیفری از نظر سروکار داشتنِ مستقیم با جان و مال و آبرو و حیثیت افراد (چه متهم و مظنون و مجرم و چه شاکی) حساسیت و اهمیت بسیار فراوانی دارد. اگر دعوایی به اشتباه مطرح شود و یا اگر وکیل کیفری نتواند احقاق حق را انجام دهد، ممکن است ضرر و زیانهای مالی و جانی و آبرویی برای هریک از طرفین دعوا به وجود آید. از سوی دیگر کاربری زمین کشاورزی است و تنها کاری که می توانند در آن انجام دهند، کشاورزی و کشت و برداشت فرآورده های کشاورزی است و دیگر هیچ. حال سوالی که ممکن است در این زمینه به ذهن خطور کند این باشد که اساسا این دو عنوان چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ پیش از پاسخ به این سوال لازم به ذکر است که وکیل پایه یک و پایه دو دادگستری هردو این اجازه را دارند که در زمینه انجام وکالت در امور حقوقی فعالیت نمایند ولی در بعضی امور با یکدیگر تفاوت دارند.